تحلیلی بر تضعیف دلار و پیامدهای آن

ورود آمریکا به جنگ ارزی با ریاست جمهوری ترامپ بر ایالات متحده آغاز شد. شاخص دلار قبل از او در عدد ۹۲ واحد تثبیت شده بود. با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید و اعتراض او به بالا بودن شاخص دلار و این که این موضوع باعث ضربه به تراز تجاری آمریکا شده وارد کارزار اقتصادی آمریکا شد. ترامپ به محض ورود به کاخ سفید ارزش دلار را غیر واقعی خواند و بیش از اندازه توصیف نمود. در پی او وزیر خزانه داری این کشور، دلار ضعیف را موجب افزایش فرصت اقتصادی و بهبود تجارت عنوان کرد و از تضعیف شاخص دلار حمایت کرد. هرچه دلار در برابر سایر ارزهای معتبر دنیا تضعیف شود و دلار ارزان تری در اختیار سایر کشورها قرار داشته باشد طبیعتا میل به خرید اجناس آمریکایی بیشتر خواهد شد. نتیجه این امر افزایش روز افزون صادرات و کاهش واردات خواهد بود. این قضیه کمک به بخش تولید و توسعه صادرات آمریکا را خواهد داشت. همانند این اتفاق در اقتصاد چین به وقوع پیوست. چین هم برای این که بتواند صادرات خود را افزایش دهد یوآن واحد پول خود را کاهشی کرد. این مسئله اتفاقا مورد انتقاد شدید سیاست مداران و اقتصاددانان آمریکایی قرار گرفت. آنان ابراز داشتند که چین به صورت مصنوعی پول خود را به نسبت سایر ارزها تضعیف کرده تا بتواند اجناس خود را براحتی به فروش برساند و صادرات و ترازتجاری خود را بهبود بخشد. دولت آمریکا برای مقابله با این ترفند دولت چین اقدام به تعرفه گذاری بر روی محصولات وارداتی چین در مرز کشور خود نمود. افزایش تعرفه منجر به این شد تا قیمت تمام شده آنها برای مصرف کنندگان بیشتر شود و میل به خرید محصولات چینی کاسته شود. این سیاست به نوعی حمایت گرایی از تولیدات آمریکا به حساب می آید. این تصمیم مهم از سوی دولت ترامپ در کنار تضعیف شاخص دلار منجر به این شد تا کارشناسان اصطلاح جنگ ارزی را عنوان نمایند. از زمان شروع این نزاع ارزی تا کنون هر روز شاهد افت شاخص دلار در بازارهای جهانی بوده ایم. به طوری که تا به امروز شاخص دلار به زیر ۸۹ واحد رسیده است. هر چند در آخرین سخنرانی ترامپ ناخشنودی وی از این تضعیف اعلام شد اما به عقیده کارشناسان این واکنش از سوی او برای کاهش فشار انتقادات در خصوص سیر حمایت گرایی در فضای اقتصادی این کشور است.